پرسان
ثبت نام
راهنما
دانلود اپلیکیشن
فارسی ششم -
بازگشت
زهرا سوری
فارسی ششم
.
یک انشا درمورد یکی از خاطرات جالب برفی بزرگتر ها برای من بگید لطفا و یا درمورد این تصویر یک انشا بگید؟
جواب ها
جواب معرکه
لیسا
فارسی ششم
خب عزیزم ما هم مثل تو نمیدونیم باید از بزرگتر هات کمک بگیری
جواب معرکه
یلدا
فارسی ششم
آسمان جشن عروسی برپا کرده و لباس عروس بر تن میکند؛ لباس سفیدی که دنباله اش زمین را هم می پوشاند. کوه ها، ساقدوش های سفیدپوش او هستند که گه گاهی هم از خجالت آب می شوند و رودخانه ای راه می اندازند! بر سر سفره ی پهن شده ی این جشن، میهمانان سفید پوش نشسته اند؛ از یک طرف، ریش سفیدهایی که موهایشان ریخته و شاخه هایشان خالی است، از طرفی هم بادهای سرد و رقصانی که بینی آدم برفی را سرخ کرده اند. انشای بعد❄️ ۲-از خواب بیدار می شوم.همه جا سفید پوش شده است.ازخانه خارج می شوم. درختانی که تا پریروز لباس سبز پوشیده بودند و دیروز بی لباس بودند،امروزلباس سفیدی به تن کرده اند. بام خانه ها هم سفید شده است.آب رودخانه ها یخبسته اند.دیگر آن ماهی های رنگارنگ نمی توانند سر از آب بیرون بیاورند واز منظره ی بیرون از آب لذت ببرند.دیگر آن چمنزارها و کشتزارها درمیان ما نیستند و لایه ای از برف صورتشان را پوشانده است. در دوردست کوهای برف گرفته و ابرهای سیاه و سفید،شهر را سفیدرنگ کرده اند و با دانه های ستاره ای شکل آن را برجسته نشان داده اند. از تماشای منظره ی برفی چشم می پوشم و تصمیم قدم زدن میگیرم.جای پای کفش هایم برروی برف ها نقش برمی دارند.صدای برف های زیر کفش- هایم مانند صدای خش،خش برگ های خشکیده ی پاییز است؛چرا که آن برف هاینرم،زیر پاهایم خشک و سفت می شوند. در آن طرف دانه های برفِ بلور مانند در نقطه ای جمع شده اند و یک آدمکِ برفی را تشکیل داده اند. دوردست ها می نگرم؛خورشید هنگام طلوع کردن را مناسب می بیند و با یک پرتاب بر روی برف های بلورین نور می تاباند.آدم برفی ها از خجالت آب می شوند؛ پیاده روهای برفی به پیاده روهای سنگی تبدیل می شوند؛یخ ها آب می شوند وماهی ها از خوشحالی به بالا و پایین می پرند.گل ها و چمنزارها سر از برف ها بیرون می آورند.برف هایی که از خجالت آب می شوند.درختان هم لباس صورتی به تن کرده اند. حالا نوبت بهار است که سراز این برف ها بیرون بکشد
سوالات مشابه
لیست سوالات مشابه